کاسیت

ساکنین باستانی زاگرس

کاسیت

ساکنین باستانی زاگرس

ببخشیدم ، شرمندگی اش کمتره

بیست و نهم تیر مطلب کوتاهی نوشتم ، فکر میکردم بیست و نهم امرداد است و به فال نیک گرفتم. امشب که دیدم یک ماه اشتباه کردم ، فقط گفتم ببخشید.حالا می گویم بگذارید به حساب مساعده ماه بعد، یعنی یک ماه دیگر (نمردیم و جلوتر از زمان رفتیم، پنج روز نکشید دیپورت شدیم). حالا برای جبران مافات می نویسم (البته برای کسانی که نمی دانند و با احترام به آنان که می دانند) نام باستانی برج وسط تابستان امرداد ، امره تیت پارسی باستان  به معنی نمیرا ، به عبارتی یعنی زنده است . این روزها ما به اشتباه « مرداد » می خوانیم .این درست مخالف معنای اصل واژه است . بهتر است بجای مرداد بگوییم « امرداد » و به دیگران هم سفارش کنیم. یک واژه درست به کار گرفتن هم غنیمت است.

زنده یاد شاملو

 

ده سال از گذارش گذشت «و ما همچنان دوره می کنیم شب را و روز را. هنوز را» در سوگ اوییم چون او بی تمسک به چیزی جز انسانیت انسانی خویش شجاعانه زیست و شجاعانه نوشت. و به گفته ی نیچه که در توصیف زرتشت خود می گفت:« هیچ قی ای به دهان نداشت » شاملو نیز چنان بود. به یاد دارم زمانی که داستان کاوه آهنگر حکیم توس را نقد به روز کرد .چه طوفانی بپا شد. کمتر کسی به کنه گفتارش رسید .بیشتر با تعصبی کور کورانه بر او تاختند . هم چون جوانان متعصبی که برای خود نمایی سر گذر تعصب همگان را میکشند وبا رهگذران غریب ستز می کنند.

 استاد ادبیات فارسی  دانشگاه تهران دکتر فرشید ورد در یک مصاحبه گفت: من نخواندهام که این آقاچه نوشته است. فقط میدانم به فردوسی اهانت کرده است. اخوان ثالث که زمانی یار بود و شعر برایش می نوشت در« مجله آدینه یا دنیای سخن » آ ن روز ها طی مصاحبه ای در این مورد گفت: « ...شاملو همیشه به دنبال ایجاد جنجال و هیاهوست... از شخصی پرسیدند :اخوان کیست گفت: آنکه«آخر شاهنامه را نوشت . گفتند : شاملو کیست: گفت آنکه اول و آخر شاهنامه را نوشت» .به عبارتی من ستودم شاملو طومارش رابست 

 می خواهم بگویم حتا آن یار بزرگوار هم به کنه آن نقد راه نیافت .چه رسد به سیاستمداری چون عطا مهاجرانی که ماه ها در مقاله ای پاورقی صفحه ی دوم روزنامه ی اطلاعات آن روزها با عنوان«در گزند گردباد» به دفاع از فردوسی پرداخت.بی آنکه درکی از گفتارشاملو داشته باشند همگان به عناوین مختلف به او تاختند.

این کاملآ طبیعی ست که هنرمندان پیشتاز از عصر خود جلوتر باشند و از آسیب زمانه درامان نمانند. آنان که برای دلشان می نویسند و می سرایند و می سازندو ...در امان نیستند .چه رسد به شاملو که هیچگاه ازمرگ نهراسید... همواره راستی وانسانیت را سرود .در برابرهیچ کس سر خم نکرد. ۲ / ۵ / ۸۹ 

چند دقیقه ای میشود که حو ل و حوش وبلاگم چرخ میزنم. حتا مطلبی نوشتم و پاک شد. برگشتم ودوری زدم . تاریخ باز شدن وبلاگ نظرم رو جلب کرد . میدونید چه زمانی رو ثبت داشت؟ عرض میکنم : بیست و نهم امرداد . به نظرم چون امروز هم بیست ونهم امرداد هست. این یک پیام خوشایند محسوب می شود. این خرافات نیست (البته میتواند باشد) اما من این رو ترجیح میدهم به فالی نیک نسبت بدهم تا عامل و انگیزه نوشتنم باشد.

 

نوشتن فریاد یواشکی است.گاهی این احساس دست میدهد که از ترس بجای فریاد ‌‌‍.می نویسیم. شاید به همین دلیل بود که مدتها ننوشتم. اما حالا قراربراین شد که بنویسم.

برای آغاز

گر بر فلکم دست بدی چون یزدان

برداشتمی من این فلک را ز میان

از نو فلک دگر چنان ساختمی

کا زاده به کام دل رسیدی آسان